به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «برچلو»؛ زهرا سلیمانی گفت: شهادت امام هادی علیهالسلام یکی از تلخترین رخدادهای تاریخ تشیع است. ایشان در سال ۲۵۴ هجری قمری، پس از سالها فشار و محدودیت از سوی حکومت عباسی، با دسیسه و مسمومیت به شهادت رسیدند. این واقعه نشان میدهد که قدرتهای سیاسی آن زمان نهتنها تاب تحمل صدای حق را نداشتند، بلکه برای خاموش کردن آن به خشونت و جنایت متوسل شدند.
امام هادی علیهالسلام در دوران زندگی خود، با وجود مراقبتهای شدید و حصر خانگی در سامرا، توانستند شبکهای از شاگردان و نمایندگان را سامان دهند تا معارف اهلبیت به دست مردم برسد. شهادت ایشان پایان یک زندگی سراسر مبارزه با تحریف و ظلم بود، اما آغازگر موجی از آگاهی و بیداری در میان شیعیان شد.
امام هادی علیهالسلام در شرایطی زیست که قدرتهای سیاسی تلاش میکردند حقیقت دین را به نفع خود تغییر دهند. ایشان با تربیت شاگردان، نشر معارف و تقویت ارتباط با مردم، نشان دادند که حقیقت را نمیتوان با زور خاموش کرد. این پیام تاریخی، امروز نیز برای جامعه ما معنا دارد.
امروز، جامعه با چالشهایی مشابه مواجه است؛ از جنگ روایتها در فضای رسانهای گرفته تا فشارهای اقتصادی و اجتماعی که میتواند ایمان و امید مردم را تضعیف کند. در چنین شرایطی، بازخوانی سیرهی امام هادی علیهالسلام میتواند الهامبخش باشد و راهی برای عبور از بحرانها نشان دهد.
رسانهها و نخبگان امروز وظیفهای مشابه دارند: دفاع از حقیقت، تقویت آگاهی عمومی و ایستادگی در برابر تحریفها. همانگونه که امام هادی علیهالسلام با روشنگری جامعه را از سقوط در دام انحراف نجات دادند، امروز نیز قلم و بیان میتواند نقش همان چراغ هدایت را ایفا کند.
شهادت امام هادی علیهالسلام یادآور این حقیقت است که آگاهی و بصیرت، مهمترین سلاح در برابر بحرانهاست. اگر جامعهای مجهز به دانش و بصیرت باشد، هیچ قدرتی نمیتواند آن را از مسیر حق منحرف کند. این پیام، نهتنها برای شیعیان، بلکه برای همهی انسانهایی که دغدغهی حقیقت دارند، ارزشمند است.
از این رو، بزرگداشت این روز باید فراتر از یک مراسم مذهبی باشد؛ فرصتی برای بازاندیشی در نقش آگاهی در زندگی امروز و مسئولیت ما در برابر جامعه. همانگونه که امام هادی علیهالسلام در برابر فشارها ایستادند، ما نیز باید با قلم، اندیشه و عمل، حقیقت را پاس بداریم.
امام هادی علیه السلام در موقعیتی قرارداشتند که اختلافات عقیدتی و فکری زیاد بود بدلیل نبود حضور امام و باید جلوی این همه انحرافات فکری گرفته میشد.
دومین کاری که حضرت کردند تربیت کادر و مبلغ بود و مورد سوم سازمان وکالت است، که یک بازسازی قدرتمند احتیاج داشت، که تقویت کردند.
سازمان وکالت سازمانی بود که ائمه علیه السلام وکیل معرفی می کردند،
انتهای خبر/
دیدگاهتان را بنویسید